گوشت یکی از منابع اصلی تأمین پروتئین مورد نیاز هر فرد در جامعه است. میزان مصرف گوشت در کشورهای مختلف به عواملی مانند فرهنگ تغذیهای، اقتصاد و کشاورزی بستگی دارد. حتی در درون جوامع نیز دهکهای اقتصادی و مشاغل مختلف الگوهای مصرف متفاوتی دارند. این الگوها شامل نوع و حجم مصرف گوشت بین افراد هر گروه متفاوت است. بنابراین، بررسی الگوی مصرف گوشت در ایران و مقایسه آن با متوسط جهانی و کشورهای دیگر، به ارزیابی دقیقتر سیاستهای تولید و مصرف محصولات کشاورزی کشور کمک میکند.
در 60 سال گذشته، الگوی مصرف گوشت در جهان به طور مداوم و ملایم افزایش یافته است. در این مدت، مصرف گوشت طیور بیشترین رشد را داشته و این افزایش نسبت به گوشت گاو و گوسفند بسیار بیشتر بوده است. بخش عمدهای از افزایش سرانه مصرف گوشت در جهان نیز به این منبع حیوانی نسبت داده میشود.
بر اساس دادههای سازمان خواربار جهانی، الگوی مصرف گوشت در ایران از ابتدای انقلاب اسلامی و حتی پیش از آن تغییر کرده است[1]. این تغییرات شامل کاهش مصرف گوشت قرمز (گوشت گاو و گوسفند) و افزایش شدید مصرف طیور میشود. این روند همسو با توصیههای پزشکان در چند دهه اخیر در ایران بوده که بر جایگزینی گوشت سفید به جای گوشت قرمز تأکید داشتهاند.
از طرف دیگر، بخش قابل توجهی از میانگین جهانی مصرف گوشت به گوشت خوک اختصاص دارد. به دلیل ممنوعیت شرعی، این نوع گوشت در کشورهای اسلامی مصرف نمیشود. بنابراین، الگوی مصرف گوشت در کشورهای مختلف تحت تأثیر عوامل فرهنگی، مذهبی، و اقتصادی متنوع قرار دارد.
آمار مصرف گوشت قرمز و سفید در کشور بر اساس دهکهای درآمدی در سال 1400 نشان میدهد که سرانه متوسط مصرف گوشت قرمز در ایران تفاوت قابل توجهی با سرانه پیشنهادی وزارت بهداشت در سند سبد غذایی مطلوب دارد[2،3]. این تفاوت در دهکهای پایینتر جامعه بیشتر به چشم میخورد و کمبود مصرف گوشت قرمز به وضوح در آمار رسمی دیده میشود. در مقابل، مصرف گوشت سفید که شامل گوشت طیور و آبزیان میشود، وضعیت بهتری دارد؛ اما همچنان سرانه متوسط مصرف آن نیز کمتر از سرانه پیشنهادی است و تنها سه دهک ثروتمند جامعه مصرفی برابر با حجم پیشنهادی یا بیشتر از آن دارند.
با این حال اطلاعات دقیقی درباره میزان مصرف گوشت طیور نسبت به گوشت آبزیان در کشور وجود ندارد و دادههای وزارت جهاد کشاورزی که تحت عنوان “مصرف گوشت طیور” و “مصرف گوشت آبزیان” ثبت شدهاند، در واقع نشاندهنده میزان تولید هستند و نه مصرف. بنابراین نمیتوان به طور دقیق مصرف طیور را با حدود پیشنهادی وزارت بهداشت مقایسه کرد و تنها میتوان به گزارشهای خبری که به سرانه پایین مصرف آبزیان در ایران اشاره دارند، اکتفا کرد؛ که با توجه به آنها نتیجهگیری میشود که مصرف طیور به تنهایی در ایران تفاوت قابل توجهی با حدود مناسب مصرفی خود به توصیه وزارت بهداشت ندارد و شکاف مصرف گوشت در کشور عمدتاً ناشی از مصرف پایین گوشت قرمز و آبزیان قرار دارد.
بر این اساس، سیاستگذاران باید با اتخاذ تدابیر مناسب، سرانه مصرف گوشت قرمز را به میزان توصیه شده نزدیک کنند و از تمرکز بیش از حد بر مصرف گوشت طیور بکاهند. این اقدامات میتواند شامل حمایت از تولید داخلی گوشت قرمز، افزایش دسترسی مالی و فیزیکی به آن، و آموزش عمومی درباره مزایای تعادل در مصرف انواع گوشت باشد. توجه به توازن مصرف گوشت قرمز، طیور، و آبزیان میتواند به بهبود سلامت عمومی و کاهش شکاف مصرفی در دهکهای مختلف جامعه کمک کند.اما مسلما برای اخذ نتیجه حداکثری و پوشش درست شکاف طبقاتی مصرف نیاز به اقدامات بیشتر و جدیتری خواهد بود که مبحث مفصلی از حیث بررسی به نظر میرسد.
[1]: Our World In Data; Per capita meat consumption by type, 1961 to 2021
[2]: پایش فقر در سال 1400؛ تهیهشده در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
[3]: سبد مطلوب غذایی برای جامعه ایرانی؛ تهیهشده در دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت